اتوماسیون در صنایع معدنی

اتوماسیون در صنایع معدنی

مدت زمان تقریبی مطالعه : 2 دقیقه
394 بازدید

استفاده از تمام قدرت اتوماسیون در صنایع

اتوماسیون فرآیندهای اصلی عملکرد با ارزشی است که اغلب در صنایع نادیده گرفته می شود.

اتوماسیون به شدت نحوه کار شرکت ها را تغییر می دهد و این پتانسیل می تواند شرکت را به اولویت اصلی بسیاری از رهبران تجاری تبدیل کند. در واقع، تحقیقات مک‌کینزی نشان می‌دهد که تا 50 درصد از کارهایی که امروزه انجام می‌شود را می‌توان با فناوری موجود در حال حاضر خودکار کرد. با این حال، شرکت‌های بخش صنعت سنگین (مانند انرژی، معدن، آب و برق و تولید) تمایل دارند برای ایجاد آرمان‌های جسورانه، توسعه موارد تجاری قوی، و ابداع روش‌های استقرار مؤثر برای استفاده از اتوماسیون تلاش کنند. ایجاد این قابلیت‌ها می‌تواند به این شرکت‌ها کمک کند تا مزایا را در مقیاس جذب مشتری، تجربه مشتریان و کارکنان بهبود ببخشند و مزیت رقابتی بلندمدت ایجاد کنند.

 

 

تحقیقات نشان می‌دهد که فرآیندهای اصلی غیرفیزیکی پتانسیل اتوماسیون بالاتری دارند. فرآیندهای اصلی غیرفیزیکی که شامل جمع‌آوری، پردازش و تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌شود، در مقایسه با همتایان فیزیکی خود آسان‌تر و مؤثرتر خودکار می‌شوند. و پس از خودکار شدن، این فرآیندهای غیرفیزیکی می‌توانند به تقویت برنامه‌های اتوماسیون و دیجیتالی‌سازی گسترده‌تر کمک کنند. برای مثال، سوابق تکنسین‌های شیمیایی در یک نیروگاه هسته‌ای در زمان آچار (فعالیت تعمیر و نگهداری مستقیم که به ارزش یک فرآیند، سیستم یا دارایی می‌افزاید) 25 درصد از کار آنها ارزش افزوده دارد. تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که خودکار کردن کارهای تکراری، مانند ورود داده ها یا تأیید روندهای سیستم، می تواند سهم ارزش افزوده یک تکنسین را دو برابر کند. انجام این کار می تواند به صنایع سنگین کمک کند تا از مزایای اقتصادی قابل توجهی برخوردار شوند، بهره وری را افزایش دهند و تجربه کارمندان را بهبود بخشند - همه اینها در سطوح بسیار پایین تری از خطر برای تولید، ایمنی و سلامتی نسبت به آنچه در خودکارسازی فرآیندهای فیزیکی دخیل است.

 

 

عملیات و عملکردهای فناوری در حال حاضر تا حدودی در بخش هایی مانند بانکداری و فناوری پیشرفته یکپارچه شده اند. این برای مقیاس بندی تحولات اتوماسیون ایده آل است. در مقایسه، صنایع سنگین معمولاً دارای نیروی کار میدانی بسیار پراکنده است که جدا از عملکردهای فناوری عمل می کنند. ثانیاً، صنایع سنگین اغلب فرهنگ‌های ریسک‌گریزتری نسبت به شرکت‌های سایر بخش‌ها دارند که گاهی اوقات به بی‌اعتمادی به فناوری دیجیتال منجر می شود. کارگران خط اغلب به دلیل تردید در مورد تغییر فرآیندهای دستی مؤثر و خودکارسازی فرآیندهای پرخطر که بر تولید یا ایمنی تأثیر می گذارد، سطح بالایی از مشارکت انسانی را به ابزارهای دیجیتال ترجیح می دهند.

 

علی‌رغم این موانع، شرکت‌های صنعتی در حال شناسایی موارد استفاده هیجان‌انگیز برای اتوماسیون هستند و برخی از آن‌ها موفق شده‌اند در مقیاس بزرگ خود را تغییر دهند. به طور مثال شرکت‌های استخراج با استفاده از تجزیه و تحلیل و یادگیری ماشین برای برنامه‌ریزی عملیات و برنامه‌ریزی درخواست کار، شرکت‌های خدماتی با استفاده از RPA برای جایگزینی گزارش‌های نظارتی وقت‌گیر، و شرکت‌های انرژی که فرآیند بودجه‌ریزی خود را خودکار می‌کنند و از تجزیه و تحلیل برای برجسته کردن شکاف‌های عملکرد بالقوه برای ایجاد بهبودهای عملیاتی استفاده می‌کنند.

 

 

منبع مقاله